شهادت:
فروردین
۱۳۹۰ – اشرف
مجاهدی
با ۳۵سال سابقه مجاهدت
«اسم
همه ما مجاهد خلق است: فرزندان مریم!… بزرگترین و مهمترین سرفصل زندگی ما همانا عبور
از کورههای گدازان انقلاب بوده است که خودش را در سیمای رئیسجمهور برحق و حتمی ما
نشان میدهد. … این زندگی راهی سرخفام تا رسیدن به جامعه بیطبقه توحیدی است».
...با
پیروزی قیام و از سال ۵۸ سعید
بهطور حرفهیی بهعنوان هوادار مجاهدین، در تشکیل شورای مدارس در دبیرستانهای صومعه
سرا فعالیت کرد. او نقش فعالی در سازماندهی میلیشیای مجاهد خلق و پخش و توزیع نشریه
مجاهد و افشاگری علیه رژیم خمینی داشت.
سعید
در دهم فروردین ۶۰ دستگیر
شد و پس از ۳۰خرداد ۶۰ به ده سال زندان محکوم
شد. اما در فروردین ۶۱ توانست
از زندان سپاه صومعه سرا بگریزد. او به تهران رفت و یک هسته مقاومت را سازمان داد و
تلاش برای وصل دوباره بهسازمان را آغاز کرد. سرانجام در خرداد سال ۶۲ توانست با رفتن به منطقه
مرزی ایران و عراق بهپایگاههای مجاهدین برود و به آرزوی خود برسد.
با
تشکیل ارتش آزادیبخش، سعید در شمار کادرها و فرماندهان شایسته آن به مبارزه در راه
آزادی مردم ادامه داد. و در عملیات و نبردهای متعددی ارتش آزادی شرکت داشت.
در
دوران پایداری ۸ساله، سعید باز هم بیشتر
درخشید و همواره بهعنوان مسئولی تأثیرگذار و الهامبخش بود. او در یکی از نامههای
خود در سال ۸۸ نوشت:
«قرارگرفتن شهر شرف در نوک پیکان انقلاب دموکراتیک مردم ایران را فتح مبین میدانم.
حتی اگر در شرایط سرخترین شق، در آینده نزدیک، یا دور قرار بگیریم… با انتخاب و فهم
فتح مبین، به استقبال هر سختی و هر ابتلایی خواهیم رفت. و درس دیگری از وفا به خدا
و خلق و فدای بیکران مجاهد خلق به دشمنان ضدبشر خواهیم داد».
سلام بر مجاهد قهرمان سعید چاوشی، روزی کهزاده شد، روزی که
به نبرد برای آزادی برخاست و روزی که گلگون چهره در اشرف در مسیر آزادی مردم ایران
سرفرازانه به خاک افتا»»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر