۱۳۹۳ اسفند ۱۴, پنجشنبه

زنان ايران، يك قرن مبارزه براي برابري(قسمت سوم )



زنان ايران، يك قرن مبارزه براي برابري(قسمت سوم )
مورخ نامي ايران، احمد كسروي، به حادثه اي كه در10 ژانويه 1906 در تهران رخ داد اشاره كرده است: «وقتي كه كالسكه شاه بسوي خانه يكي از اعيان در حركت بود، انبوهي از زنان كه در خيابانها راهپيمائي ميكردند بسوي او هجوم بردند و كالسكه را مجبور به توقف نمودند. يكي از زنان عريضه اي را به اين مضمون  خطاب به شاه قرائت كرد: واي به روزي كه تاج سلطنت  از سرتان و عصاي فرمانروائي از دستتان بگيرند.»

زنان ضمن حمايت از مجلس نوبنياد مشروطه، فعالانه جناحهاي محافظه كار و ملايان را بعنوان نماينده انتخاب شده بودند به مبارزه ميطلبيدند. وقتي مجلس تصميم به تاٌسيس بانك ملي بدون استقراض از دول  خارجي گرفت، زنان با شوقي فراوان مقادير زيادي پول تدارك ديدند و حتي جواهرات خود را اهدا كردند. در آذربايجان زنان سلاح بدست گرفتند و در نهضت مقاومت 1908 و 1909 شركت كردند.

در نهضت تحريم واردات خارجي، زنان فعاليت چشمگيري داشتند. در تهران، تبريز و ديگر شهرها، با تشكيل اجتماعات به روشنگري ميپرداختند و خانواده را به استفاده از لباس كهنه خود تشويق ميكردند با اين اميد كه در آينده نزديك كشور بتواند منسوجات خود را توليد كند.

روز 30 دسامبر 1906 كه قانون اساسي بتوشيح مظفرالدين شاه رسيد، يك عريضه زنان كه در نشريه مجلس شورا چاپ شده بود از دولت ميخواست كه به امر آموزش زنان همت گمارد و مسئولانه اقدام به تاٌسيس مدارس دخترانه بنمايد. اگر چه مجلس با اين درخواست همراهي نكرد و در عوض اعلام داشت كه زنان فقط حق دارند آموزشي كه آنان را براي «بچه داري» و كارهاي منزل آماده كند، دريافت كنند و به آنان توصيه كرد كه در امور سياسي و دولتي درگير نشوند. زنان خود دست به كار شده و به ايجاد شبكه اي از انجمنهاي مختلف و تاٌسيس مدارس دخترانه و بيمارستان دست زدند. در ژانويه 1907، يك اجتماع زنان 10 قطعنامه را به تصويب رساند كه منجمله خواهان لغو تبعيض عليه زنان و امكان آموزش براي دختران شده بود. تا سال 1910، پنجاه مدرسه دخترانه در تهران تاٌسيس شد. در همان سال، زنان يك كنگره فرهنگي برگزار كردند. هفته نامه دانش در سال 1910 و شكوفه در سال 1913 اولين انتشارات زنان بودند. نامه بانوان، مجله دختران ايران، مجله جهاني زنان و مجله عالم نسوان از جمله ديگر نشريات زنان بودند. مورگان شوستر دركتاب خود بنام اختناق ايران، مي نويسد: «تنها در تهران، 12 انجمن زنان درگير فعاليت هاي مختلف سياسي و اجتماعي بودند

انجمن مخدرات وطن و انجمن نسوان وطنخواه از جمله انجمن هاي متنفذ اين دوران بودند. اين انجمن ها با نيروها و امكاناتي كه در اختيار داشتند و از جمله امكان برگزاري تظاهرات بصورت يك عامل فشار جدي عليه دولتهاي خودكامه عمل مي كردند و تحولات سياسي كشور را كاملاً زير نظر داشتند. از ديگر انجمنهائي كه در اين سالها فعاليت مي كردند مي توان از انجمن آزادي زنان، اتحاديه غيبي نسوان، كميته زنان، سازمان زنان اصفهان و مجمع انقلاب زنان نام برد.

نقش زنان در تبريز بويژه قابل توجه بود. وقتي كه محمدعلي شاه، مجلس را به توپ بست و مشروطه خواهان را شكار ميكرد. به نوشته كسروي، زنان در استان آذربايجان شرف مليت را از تمام عالميان ربودند. آنها در چند جبهه فعال بودند. تلگرامهائي به ديگر كشورها براي بسيج افكار عمومي نوشتند و درخواست كمك نمودند. از سوي ديگر، طي 11  ماه محاصره تبريز، زنان تمامي مسائل پشت جبهه را

حل و فصل كردند. از جمع آوري كمك مالي گرفته تا رساندن غذا از سنگري به سنگر ديگر و مداواي مصدومين و آماده سازي مهمات جنگي.

گروهي از زنان نيز در جبهه مقدم نبرد ميجنگيدند. در اين ميان زنان و دختراني بودندكه لباس مردان را به تن كرده و در كنار مردان به نبرد پرداختند. «در يكي ازاين نبردها با قواي شاه، جسد 20 زن در لباس مردان پيدا شد». پاولويچ مينويسد كه يكي از سنگرها توسط زناني كه چادر بسر داشتند اداره ميشد و او عكس 60 زن مجاهد را ديده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر