زنان ايران، يك قرن مبارزه براي برابري(قسمت نهم )تبعيض جنسي سنگ بناي انديشه بنيادگرايي اسلامي
تفكر خميني و مرتجعان بنيادگرايي كه پيرو او هستند در مناسبات بين انسانها مرزبندي
جنسي را مهمترين مرزبندي ميشناسد. براي روشن شدن مسأله يك مثال ميزنيم. صرفنظر از
تفاوتهاي تاريخي و محتوايي در اين مثال، هم چنان كه سنگ بناي فاشيسم هيتلري، برتري
نژادي است، تفكر و فرهنگ بنيادگرايي نوع خميني نيز بر مرزبندي و تبعيض جنسي استوار
است.

بلحاظ نظري، بنيادگرايي اسلامي پايه را تفاوت دو جنس ميداند و از آن نتيجه ميگيرد
كه جنس برتر مرد است و زن برده يي است در خدمت مرد. بنيانگذار اين رژيم، خميني، در كتاب تحريرالوسيله اش نوشته است »زنان موجودات شروري هستند و اگر زني از فراهم كردن محيط مناسب جهت ارضاي همسرش خودداري كند، همسرش حق دارد كه او را كتك بزند و هر روز بر شدت كتك بيفزايد تا زن را وادار به تسليم كند .«


در اين انديشه، حق طلاق مختص مرد است و توجيه و تئوريزه ميشود.
مطهري ميگويد: »مرد است كه اگر زن را از دست ندهد و نسبت به او وفادار بماند، زن نيز او را دوست ميدارد و نسبت به او وفادار ميماند. بنابراين طبيعت كليد فسخ طبيعي ازدواج را به دست مرد داده است .در اين ديدگاه زن اعتمادش را از مرد ميگيرد و براي جلب اعتماد او همه كار ميكند. جسم، عاطفه و اساس هويتش از آن مرد است و به او شناخته ميشود.»
از نظر مجاهدين، اين، يك انديشة ضدتوحيدي است كه در آن مرد براي زن در جاي خدا مينشيند. اين ديدگاه ضد اسلام است. زيرا در اسلام و منطق قرآن جوهرة انسان در تفاوتهاي فيزيولوژيكي يا جنسي و نژادي و قومي نيست بلكه دركاركردهاي ويژة انساني، يعني آگاهي، آزادي و مسئوليت پذيري است و به همين دليل، هيچ تفاوتي در حقوق، مسئوليتها و تكاليف، بين زن و مرد وجود ندارد. اين واقعيت اسلام است اما بنيادگرايان چنين تفسير و برداشتي از اسلام را ارائه ميدهند.اين تفسير، پس از به حاكميت رسيدن بنيادگرايان در ايران، از محدوده نظري بيرون آمد و لباس قانون پوشيد و رسماً در مقياس يك جامعه بزرگ، به اجرا گذاشته شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر