۱۳۹۳ اسفند ۱۳, چهارشنبه

زنان ايران، يك قرن مبارزه براي برابري(قسمت دوم)



زنان ايران، يك قرن مبارزه براي برابري(قسمت دوم)
به نوشته تاريخنويسان، وقتي جمعيت تظاهركننده به كاخ شاه رسيد، شاه، وليعهد خود را براي آرام كردن زنان به صحنه فرستاد. ولي تلاش هاي وي به جائي نرسيد و زنان عليه خود ناصرالدين شاه شعار مي دادند. وقتي در يك مسجد در نزديكي كاخ، امام جمعه وقت از راهپيمايان خواست كه متفرق شوند، زنان به وي تهاجم كرده و او را مجبور به فرار كردند. يكي از اين زنان كه شجاعت او نسلها دهان به دهان نقل شده است، زينب پاشا مي باشد. وي رهبري مخالفت مردمي عليه قرارداد رژي را در تبريز برعهده داشت. وي 7 گروه زن مسلح را سازماندهي كرد تا با تلاشهاي دولت براي سركوب شورش مقابله كنند. هفت زني كه تحت فرماندهي او بودند هر يك گروههاي ديگري از زنان را فرماندهي مي كردند. وقتي نيروهاي دولتي، بازاري ها را مجبور كردند كه مغازه هاي خود را بازكنند، زينب پاشا و شماري از زنان مسلح كه چادر بسر داشتند با استفاده از سلاحهاي خود، مغازه ها را بستند. نهايتاً تحت فشار سراسر كشور، ناصرالدين شاه مجبور شد قرارداد رژي را لغو نمايد.
آغاز جنبش مشروطه شاهد شركت بي سابقه زنان در يك جنبش عمده اجتماعي بود. با رشد جنبش، نهادهاي دمكراتيك زنان نيز رو به گسترش گذاشت. اگر چه جنبش مشروطه به اهداف خود نرسيد، ولي بهرحال در پيش بردن جنبش زنان در ايران بسيار مهم بود. بسياري از روشنفكران مشروطه  خواه به مسئله زنان و سركوب تاريخي عليه آنان پرداخته و همزمان با تهاجم عليه فرهنگ و مناسبات ارتجاعي و فئودالي، برسميت شناختن حقوق زنان به يكي از مباحث فعال مطبوعات مترقي تبديل شد.
ماهنامه قانون كه در لندن منتشر ميشد در شماره اوت 1890 خود نوشت: «نصف هر ملت مركب است از زن، هيچ طرح ملي پيش نميرود مگر به (مشاورت) زنان. زني كه آدم باشد، به قدر 100 مرد عاقل از براي پيشرفت آدميت مصدر خدمت شود». در جاي ديگري مينويسد: «موارد بسياري وجود دارند كه زنان برجسته، صرفاً به وساطت قدرت انديشه و تعقلشان از مردان روزگار ما پيشي گرفته اند. درك آنان از معني و مزاياي جامعه مبتني بر آدميت بسيار فراوانتر از مردان است». اين ابراز نظرها در عصري كه زنان در رديف اشياء و اموال مردان بشمار ميآمدند، عقايد برابري طلبانه را مشتعل مي كرد.
همزمان با گسترش انتشار مطبوعات كه شاخص پا گرفتن دمكراسي و آغاز عصر نويني در ايران بود، شركت زنان در امور اجتماع نيز روز به روز افزايش يافت. بين سالهاي 1905 تا 1915،30 زن روزنامه نگار به خانواده مطبوعات پيوستند و روزنامههاي مستقل زنان نيز منتشر شد. اين روزنامه ها نقش قابل توجهي در روشنگري افكار عمومي، گسترش انقلاب و گشايش به روي زنان داشتند.
حضور زنان در انقلاب مشروطه با پشتيباني از اين انقلاب، كمكهاي مالي، برانگيختن احساسات ميهن پرستانه در محفلها و شركت در راهپيمائيها و حمايت از جنبش آغاز گرديد. شوراها و انجمن هاي مخفي يا نيمه مخفي بمرور در شهرهاي بزرگ شكل گرفت و آنان فعاليتهاي سازمان يافته اي را براي پيشبرد انقلاب آغاز كردند. فعاليت هاي زنان كه ابتدا اقشار باسواد و آگاه را دربرميگرفت گسترده شد و اقشار مختلف توده زن ايراني قدم به عرصه فعاليت گذاشتند.
روزنامه عدالت در شماره 27 خود،درباره نقش زنان در جنبش مشروطه مينويسد: «جناب آقا سيد جمال الدين اسدآبادي به درجه اي اهالي را به هيجان آورده كه روزي در بين صحبت از وضع پريشاني و ذلت ملت ذكر نموده و گفته: «اساس و قوام مشروطيت بي پول نميشود. بايد هركس  بقدر همت خود در اين راه بذل مالي نمايد. يك مرتبه هياهوئي از طرف نسوان كه حاضر بودند برخاسته. زنان فقير گوشواره خود را به دست گرفته و براي اعانه در اين راه مقدس عرضه داشتند. و يكي از مخدرات نيز جناب آقا را مخاطب داشته و گفته: من دو تا پسري دارم هر يكي روزي دو قران مزد ميگيرند. بعد از اين به دو هزار قناعت كرده ودو قران ديگرش را بهرمحلي كه مقرر فرمايند بطور يوميه تقديم ميدارم».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر