زنان ايران، يك قرن مبارزه براي برابري(قسمت هشتم )
زمينة ظهور
بنيادگرايي

بنيادگرايي اسلامي معاصر مبتني بر نظرية »ولايت فقيه « است كه توسط خميني دركتاب »حكومت اسلامي» تدوين شد.
خميني در اين كتاب تصريح ميكند كه »ولايت فقيه مثل جعل قيم براي اطفال است. قيم ملت با قيم صغار از لحاظ وظيفه و موقعيت هيچ فرقي ندارد « با اين نظريه خميني يك رژيم قرون وسطايي را در ايران تأسيس كرد كه به زودي محرك و پشتيبان بنيادگرايي در همه كشورهاي مسلمان شد. منظور از بنيادگرايي، نه واقعيت اسلام است و نه حتي تلقي ارتجاعي از اسلام، بلكه يك جريان قر ن وسطايي با ويژگيهاي سركوبگري، انحصارطلبي، صدور تروريسم، قشريگري و زن ستيزي است كه درصدد است حكومت ولايت فقيه را به همة جهان بسط و توسعه بدهد.

اين بلاي شوم از حدود سه دهه پيش تأثير ويرانگر خود را بر هستي اجتماعي و سياسي تمام مردم ايران و به ويژه زنان وارد كرده و در سالهاي اخير ساير كشورهاي اسلامي را در نورديده است. بنيادگرايي براي تحميل و تحكيم خود، گسترده ترين و ضد انساني ترين شيوه هاي سركوبي عمومي و زن ستيزي را بكار ميبرد. اين جريان براي زن ارزش انساني قائل نيست. از نظر اقتصادي و اجتماعي بطور رسمي زنان را نصف مردان اعلام ميكند و در پهنة سياسي صلاحيت زنان را در امر رهبري، حاكميت و قضاوت، مطلقاً نفي كرده است.
خميني درسال ١٣٤١ دادن حق رأي به زنان را منشأ فاسد كردن جامعه ميدانست. با همين ديدگاه بود كه آخوندها در آغاز انقلاب ايران درسال ٥7 ، عوامل اوباش خود را بجان زنان روسپي انداختند، خانه هاي آنها را آتش زدند و خودشان را كشتند و سنگسار كردند. از نظر آنها اين بالاترين ثواب و مؤثرترين و ارزشمندترين شيوة پاكسازي اجتماعي بود.
مرتجعان حاكم بر ايران كه منشأ بنيادگرايي اسلامي هستند، با برقراري مناسبات شنيعي نظير مجاز شمردن چند همسري يا رواج ازدواج موقت، در عمل بازار فحشا را شكل داده و زن ستمزده را قرباني كرده اند .آپارتايد جنسي نيز سركوبي زنان و انواع تبعيضها نسبت به آنان را سيستماتيك كرده است.
سؤال اساسي در مورد اين ستمهاي فاجعه بار اين
است كه هدف بنيادگرايان از به كاربستن آن چيست؟آيا ميخواهند برداشت ارتجاعي خود از اسلام را جا بيندازند؟
تجربه ايران در دوران حكومت آخوندها به روشني نشان ميدهد كه هدف اصلي آنها حفظ حكومت بوده و هست. زن ستيزي، ديناميسم سركوبي عمومي براي بقاي استبداد مذهبي است. بنابراين لازم است به آنچه سنگ بناي تفكر بنيادگرايان را تشكيل ميدهد، توجه كنيم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر