ایران - زنان متکدی
«باید یک روز به اینجا بیایی و ببینی که چرا
اینطور لباس میپوشم. از طرف دیگر آدم آبروداری هستم و ممکن است دوست، آشنا،
فامیل و همسایه من را ببینند و خودم خجالت میکشم. برای همین با این پوشش، هم از
نگاه مردم در امان هستم و هم از نگاه دوست و آشنا مخفی میمانم».
این صدای سوزناک «عاطفه» دختر دانشجوی رشته حسابداری است که در خیابان ولیعصر تهران دستفروشی میکند و چهره خودش را پوشانده است. او در جواب سؤال یک رهگذر، جملات بالا را میگوید. برای عاطفه روز «زن» مفه
این صدای سوزناک «عاطفه» دختر دانشجوی رشته حسابداری است که در خیابان ولیعصر تهران دستفروشی میکند و چهره خودش را پوشانده است. او در جواب سؤال یک رهگذر، جملات بالا را میگوید. برای عاطفه روز «زن» مفه
ومی ندارد. اگر از او در این مورد سؤال کنید، حتماً متعجب و معترض پاسخ خواهد داد: «در زیر حاکمیت آخوندهای وحشی، روز زن!؟»
در حاکمیتی که نوک زهرآگین سرکوب خودش را به روی زنان نشانه رفته، نه حتی روزی، بلکه ثانیهای هم برای زن متصور نیست. اما آیا عاطفه، یک تک مورد است که تحت ستم قرار گرفته یا اینکه این ستم، تمامی زنان، آری، تمامی زنان کشورمان را در بر میگیرد؟ اذعان شرمآور ایادی این رژیم به آمار و ارقام نجومی سرکوبی زنان، گواه سیاه رنگی بر آسمان تیره زنان ایران است.
به گفته کارگزاران رژیم 5 /2 میلیون زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارد که سالانه ۶۰ هزار زن به این آمار اضافه میشود و اخیراً سن این زنان به زیر 20سال رسیده. از سوی دیگر زنان شاغل تنها ۱۵درصد از سهم اشتغال را به خود اختصاص میدهند. آیا در کشوری که 82 درصد زنان سرپرست خانوار بیکار هستند جایی برای رشد جایگاه زن باقی میماند؟ قلب هر ایرانی باشرافت، با شنیدن این خبر که 25 درصد متکدیان ایران را زنان تشکیل میدهند آزرده میشود. 130هزار زن معتاد در ایران سند دیگری از جنایت آخوندها بر ضد زنان است، و حالا باید شاهد رشد 15 درصدی مرگ زنان معتاد در کشور باشیم. چه صعود خفتباری برای رژیم آخوندی که نرخ اعتیاد زنان طی چهار سال گذشته دو برابر شده است. به جای آوردن مدالهای افتخار برای کشور، رتبه اول بالاترین میزان خودکشی زنان در جهان، مربوط به ایران است و سن افسردگی آنان از 28سال به 17سال رسیده است.
فقط در تهران، 3000 کارتن خواب زن وجود دارد که میانگین سن آنها بین 17 تا 18سال است. رژیم آخوندی توانسته به جای بالا بردن رشد اقتصادی کشور، آمار زندانیان زن در کشور را با افزایش 2 درصدی همراه کند.
آماری از این دست که جز لعنت و نفرین مردم ما بر این رژیم زنستیز را به همراه ندارد پایان یافتنی نیست و آنچه گفته شد مشتی است نمونه خروار. ولی دیوار ستم تا ابد استوار نیست و محکوم به فرو ریختن است. این یقین ماست که در پایان شبی سیاه، صبحی سپید به انتظار نشسته. بله، صدای ناله سوزناک «عاطفه» برق جرقه آتشین بر بنای حاکمیت زنستیز آخوندهاست. به پشتوانه نیروی سرشار زنان برای تغییر، و نقش راهگشا و امید بخش نسلی از زنان رهبر در مقاومت ایران، بیگمان آن روز فرا خواهد رسید که دیگر عاطفه صورت خودش را از شرم نپوشاند، و بهجای دست فروشی در خیابان، نقشی فعال در پیشبرد اقتصاد میهنش را برعهده داشته باشد. پس با ایمان باید گفت: «بهار آزادی زنان ایران به یمن ایستادگی در برابر ستم آخوندی بیتردید فرا میرسد».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر