دیدگاه ها و
نظرات خانم مریم رجوی
مريم
رجوي معتقد است كه زنان نيروي تعيين كننده در مبارزه براي كسب دمكراسي در ايران
محسوب ميشوند. اين اعتقاد از ذات اين مبارزه برمي خيزد: ملايان بنيادگرا كه
بر سركوبگري ـ كه هستة اصلي آن زن ستيزي است ـ متكي اند و نيرويي قادر به شكست
آنان است كه به زن ستيزي آغشته نباشد. يعني زنان و مرداني كه در عمل به برابري زن
و مرد معتقد باشند.
در آستانه روز جهاني زن در سال 1384، رجوي نظريه خود درباره رهبري زنان را در سخنراني براي كنفرانسي در پاريس تشريح كرد: «در تجربه رويارويي با رژيم آخوندها، ما ديديم كه زنان مثل فنر بسيار فشردهيي هستند كه وقتي امكان رها شدن پيدا ميكنند، وقتي از غل و زنجير تبعيض آزاد ميشوند، و در معرض مسئوليتپذيري قرار ميگيرند، جهش آسا پيشرفت ميكنند .حضور گسترده زنان در اين مبارزه اثبات ميكند كه زنان نيروي بالنده عصر حاضرند. نيرويي كه در مقياس كلان اجتماعي براي تغيير دمكراتيك در ايران به حركت درمي آيد. بنابراين پايه اساسي قدرت مقاومت ايران است.
مشاركت فعال زنان در رهبري و راه حل زنان، مردان را نيز به نيروي تغيير تبديل ميكند. اين راه حل عبارت است از كنار زدن زنجيرهاي بهره كشانه از دست و پا و اذهان انسانها. به همين دليل مردان كه در فرهنگ مردسالاري از خود بيگانه شده اند، به ذات انسانيشان دست مييابند. اين فراگردي است كه بايد آن را بيداري حقيقي يا تغيير فرهنگ ناميد كه منشأ آزاد شدن و فوران انرژيهاست.
در يك قضاوت سطحي،اين طور به نظر ميرسد كه وقتي مردان رهبري زنان را ميپذيرند، به دليل آن كه هژموني خود را از دست داده اند، از نظر مسئوليتپذيري دچار انفعال و افت و پسرفت ميشوند.
اما تجربه جنبش مقاومت نشان داده است كه مردان وقتي كه اين مسير را آگاهانه انتخاب ميكنند، كيفيت مسئوليتپذيريشان دهها برابر بيشتر از زماني است كه خود زمام امور را در دست داشتهاند. زيرا از انديشه و فرهنگ غيرانساني كه راهبند پيشروي و خلاقيت است، رها شده اند».
تحت رهبري مريم رجوي، زنان نقشهاي مهمي در مقاومت كسب كرده اند. 52درصد از اعضاي پارلمان مقاومت را زنان تشكيل داده و بالاترين مسئوليتهاي سياسي، بين المللي و تشكيلاتي در ارگانهاي مختلف مقاومت توسط زنان اداره ميشود.
در آستانه روز جهاني زن در سال 1384، رجوي نظريه خود درباره رهبري زنان را در سخنراني براي كنفرانسي در پاريس تشريح كرد: «در تجربه رويارويي با رژيم آخوندها، ما ديديم كه زنان مثل فنر بسيار فشردهيي هستند كه وقتي امكان رها شدن پيدا ميكنند، وقتي از غل و زنجير تبعيض آزاد ميشوند، و در معرض مسئوليتپذيري قرار ميگيرند، جهش آسا پيشرفت ميكنند .حضور گسترده زنان در اين مبارزه اثبات ميكند كه زنان نيروي بالنده عصر حاضرند. نيرويي كه در مقياس كلان اجتماعي براي تغيير دمكراتيك در ايران به حركت درمي آيد. بنابراين پايه اساسي قدرت مقاومت ايران است.
مشاركت فعال زنان در رهبري و راه حل زنان، مردان را نيز به نيروي تغيير تبديل ميكند. اين راه حل عبارت است از كنار زدن زنجيرهاي بهره كشانه از دست و پا و اذهان انسانها. به همين دليل مردان كه در فرهنگ مردسالاري از خود بيگانه شده اند، به ذات انسانيشان دست مييابند. اين فراگردي است كه بايد آن را بيداري حقيقي يا تغيير فرهنگ ناميد كه منشأ آزاد شدن و فوران انرژيهاست.
در يك قضاوت سطحي،اين طور به نظر ميرسد كه وقتي مردان رهبري زنان را ميپذيرند، به دليل آن كه هژموني خود را از دست داده اند، از نظر مسئوليتپذيري دچار انفعال و افت و پسرفت ميشوند.
اما تجربه جنبش مقاومت نشان داده است كه مردان وقتي كه اين مسير را آگاهانه انتخاب ميكنند، كيفيت مسئوليتپذيريشان دهها برابر بيشتر از زماني است كه خود زمام امور را در دست داشتهاند. زيرا از انديشه و فرهنگ غيرانساني كه راهبند پيشروي و خلاقيت است، رها شده اند».
تحت رهبري مريم رجوي، زنان نقشهاي مهمي در مقاومت كسب كرده اند. 52درصد از اعضاي پارلمان مقاومت را زنان تشكيل داده و بالاترين مسئوليتهاي سياسي، بين المللي و تشكيلاتي در ارگانهاي مختلف مقاومت توسط زنان اداره ميشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر