۱۳۹۴ فروردین ۱۴, جمعه

زنان ايران، يك قرن مبارزه براي برابري(قسمت دهم )- بنياد گرايي و زن ستيزي در عمل سياسي و اجتماعي



زنان ايران، يك قرن مبارزه براي برابري(قسمت دهم )- بنياد گرايي و زن ستيزي در عمل سياسي و اجتماعي

قوانين نظام آخوندها، زن را از رياست جمهوري و رهبري و قضاوت محروم ميكند .قوانين موضوعة اين رژيم هم آكنده از زن ستيزي و تبعيض جنسي است. در نظرگاهها و احكام اسلامي تصريح شده كه زن مالك تمامي بضاعت و جسم خويش است. اما مرتجعان، در زير پوشش تقدس خانواده، مرد را مالك جسم و جان زن ميدانند و زن را به بردة مرد تبديل ميكنند. اين ديدگاه در ايران به صورت قانون اجرا ميشود. از اين رو قانون مدني رژيم رياست خانواده را از خصايص شوهر ميداند و در زمينة مسكن، طلاق، شغل، تابعيت، تحصيل و مسافرت، زن را به مرد مشروط كرده است.
قوانين مدني رژيم بر پايه تبعيض بين زن و مرد تنظيم شده است و در فصول مختلف آن، نابرابري، به ظالمانه ترين شكل آن آشكار است. قانون مجازاتهاي اسلامي كه قوانين جزايي در ايران امروز است نه فقط زن ستيزانه است بلكه خشونت و شكنجه را رسمي كرده است. هدف قوانيني كه اين رژيم براي سنگسار وضع كرده، قبل از هر چيز، تحميل شديدترين شكنجه ها بر قرباني است.
مطلقاً سنگسار نه در قرآن آمده و نه ربطي به اسلام دارد و يك عادت باقيمانده از جوامع بَدوي بوده و در قوانين تلمود و اديان پيشين هم فرموله شده است.
تبعيض سيستماتيك جنسي همراه با سركوب فيزيكي و رواني همه چيز زن را له و نابود ميكند. نتيجة عملي آن سرخوردگي فزاينده و ابعاد بيسابقة خودكشي زنان در ايران است كه بالاترين نرخ خودكشي در جهان را دارد. آخوندها سركوب و زن ستيزي را با بهانه هاي اخلاقي و مذهبي توجيه مي كنند. اما تناقض بزرگ اين است كه در دورة حاكميت آخوندها فساد و فحشا در ايران بيداد ميكند و بيش از هر زمان ديگر در تاريخ ايران رشد كرده است. ابعاد اين مسأله به قدري دردناك و فاجعه بار است كه هر كسي قدم به ايران ميگذارد اين مسأله را به چشم ميبيند
  و بسياري از گزارشگران خارجي كه از ايران ديدن كرده اند در گزارشهاي خود گفته اند كه از شدت رشد فساد و فحشا در ايران حيرت زده شده اند. به اعتراف خود رژيم سن فحشا به ١٣ سالگي رسيده و در بين دختران دانش آموز هم رواج پيدا كرده است. باندهاي آخوندي در تجارت بردگي جنسي، كه يكي از سودمندترين تجارتها در ايران امروز است، شركت دارند. آنها حتي در جريان زلزلة بم در زمستان 1382، دختران بي سرپرست را ميربودند و آن قدر اين كار رواج داشت كه اكيپهاي خارجي كه براي كمك به زلزله زدهها رفته بودند در گزارشهايشان به آن اشاره كردند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر